English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9094 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
releasing officer U افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
applied U هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
releasing U حد ترخیص
tolerance U حد ترخیص
tolerances U حد ترخیص
clearance U ترخیص
clears U ترخیص کردن
clear U ترخیص کردن
clearer U ترخیص کردن
clearest U ترخیص کردن
clearance U ترخیص گمرکی
customs cleared U ترخیص شده
custom uncleared U ترخیص نشده
cl U ترخیص پارچه
releases U استخلاص ترخیص
margin of difference of weight in coins U حد ترخیص allowance
customs clearance U ترخیص از گمرک
released U استخلاص ترخیص
cleared U ترخیص شده
release U استخلاص ترخیص
clear to send U ترخیص به ارسال
uncleared U ترخیص نشده
honorable discharge U ترخیص محترمانه
releases U ترخیص کردن کالا
released U ترخیص کردن کالا
release U ترخیص کردن کالا
cwe U ترخیص بدون بازرسی
cleared without examination U ترخیص بدون بازرسی
clearance U ترخیص کالا ازگمرک
freeing U ترخیص کردن میدانی
freed U ترخیص کردن میدانی
frees U ترخیص کردن میدانی
free U ترخیص کردن میدانی
general discharge U ترخیص عمومی از خدمت سربازی
releasable U قابل ترخیص یا نشر رهاشدنی
honorable discharge U ترخیص با سابقه خدمت مجدانه
clearance U گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
released U خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
release U خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
releases U خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
personnel U پرسنل
staff U پرسنل
staffed U پرسنل
staffs U پرسنل
cadre U پرسنل پیمانی
permanent party U پرسنل دایمی
ship's company U پرسنل ناو
cadres U پرسنل پیمانی
turout U تجمع پرسنل
all hands U کلیه پرسنل
complementing U پرسنل سازمانی
crewed U پرسنل ناو
complements U پرسنل سازمانی
crew U پرسنل ناو
intransit strenth U پرسنل سیال
complemented U پرسنل سازمانی
complement U پرسنل سازمانی
operations personal U پرسنل عملیات
personnel officer U افسر پرسنل
operating personnel U پرسنل فعال
crewing U پرسنل ناو
trooping U پرسنل دار
adjutant general U دایره پرسنل
crews U پرسنل ناو
troop U پرسنل دار
trooped U پرسنل دار
shipmate U پرسنل هم ناو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
administrative acceptees U پرسنل پذیرفته شده
quarters U محل اسایشگاه پرسنل
nonoperating strength U پرسنل غیر فعال
turout U جمع شدن پرسنل
staffs U پرسنل ستاد ستادی
military pay order U لیست حقوقی پرسنل
staffed U پرسنل ستاد ستادی
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
staff U پرسنل ستاد ستادی
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
regulars U پرسنل کادر منظم
lag rate U میزان کسری پرسنل
regular U پرسنل کادر منظم
proceed time U زمان انتقال پرسنل
evacuee U پرسنل تخلیه شده
service number U شماره خدمتی پرسنل
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
ration method U روش تغذیه پرسنل
evacuees U پرسنل تخلیه شده
sending state U کشور اعزام کننده پرسنل
registrant U پرسنل ثبت نام کننده
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
retrofit action U بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
debarkation net U تور پیاده شدن پرسنل
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
conus residents U پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
clearest U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clear U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clears U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
clearance U اجازه ترخیص اجازه نامه
restraint U جلوگیری
arrested U سد جلوگیری
obstruction U جلوگیری
obstructions U جلوگیری
interception U جلوگیری
suppression U جلوگیری
stoppage U جلوگیری
debarment U جلوگیری
restraints U جلوگیری
arrest U سد جلوگیری
premunition U جلوگیری
arrests U سد جلوگیری
contraception U جلوگیری
forbiddance U جلوگیری
prevention U جلوگیری
countercheck U جلوگیری
stoppages U جلوگیری
interdiction U جلوگیری
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
transit area U منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
combined staff U ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
quenchless U غیرقابل جلوگیری
prevent U جلوگیری کردن از
prevented U جلوگیری کردن از
prevented U جلوگیری کردن
inhibitor U جلوگیری کننده
inhibitive U وابسته به جلوگیری
hold in U جلوگیری کردن
restrains U جلوگیری کردن از
preventive U عامل جلوگیری
inhibiter U جلوگیری کننده
preventive U جلوگیری کننده
erosion control U جلوگیری از فرسایش
premune U ناشی از جلوگیری
prevent U جلوگیری کردن
preventing U جلوگیری کردن
preventible U قابل جلوگیری
checkless U غیرقابل جلوگیری
abatement U فروکش جلوگیری
preventable U قابل جلوگیری
preventability U قابلیت جلوگیری
prevenience U منع جلوگیری
block age U جلوگیری انسداد
noise suppression U جلوگیری ازپارازیت
repressed U جلوگیری شده
preclusive U جلوگیری کننده
letted U منع جلوگیری
preservatives U ماده جلوگیری
preventing U جلوگیری کردن از
prevents U جلوگیری کردن
interceptive U جلوگیری کننده
interdict U جلوگیری ممنوعیت
prevents U جلوگیری کردن از
pull up U جلوگیری کردن
inhibition U جلوگیری از بروزاحساسات
inhibitions U جلوگیری از بروزاحساسات
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com